
بازاریابی مدرن: 8 اصل که باید بدانید
در دهههای اخیر، با ظهور فناوری و انقلاب دیجیتال، صنعت مارکتینگ نیز به شدت تحت تأثیر قرار گرفته و به سرعت از یک فرآیند سنتی به یک تجربه پویا و فعّال تبدیل شده است. در دنیایی که ارتباطات با اهمیت بیشتری همراه با سرعت بالا انجام میشوند و مصرفکنندگان به دنبال تجارب جذاب و نوآورانه هستند، شرکتها مجبور به بازنگری عمیق در راهبردها و تکنیکهای مارکتینگ خود شدهاند. این مقاله، به بررسی مفاهیم و اصول بازاریابی مدرن میپردازیم و تلاش خواهیم کرد تا اجزای کلیدی این نوع مارکتینگ را تجزیه و تحلیل نموده و راهنماییهایی برای استفاده بهینه از آنها ارائه دهیم. از استفاده از وبسایتها، شبکههای اجتماعی، و ابزارهای دیجیتالی گرفته تا بهینهسازی تجربه مشتری و استفاده از دادهها، مارکتینگ مدرن به شرکتها این امکان را میدهد که بازارها را بهبود دهند و با تغییرات روزافزون جوامع مدرن همگام شوند.
با رویکردی پویا به مارکتینگ مدرن، این مقاله سعی دارد نه تنها به خوانندگان نگران تغییرات در محیط کسب و کار برای ایجاد تطابق، بلکه به آنها ابزارها و استراتژیهای لازم را ارائه دهد تا در دنیای پررقابت و پویا، به بهترین شکل ممکن مارکتینگ کنند.
سرفصل مطالب
- بازاریابی مدرن یعنی چی؟
- 8 اصل بازاریابی مدرن
- تجربه مشتری را در هر نقطه تماس برند ارتقا دهید
- ایجاد ارتباطات شخصی با افراد
- استراتژی و تاکتیک های بازاریابی را یکپارچه کنید
- با تکامل چشم انداز بازاریابی سازگار شوید
- از طریق فناوری بازاریابی و اتوماسیون، کارایی را به حداکثر برسانید
- آموزش را با تبلیغات بیرونی ترکیب کنید
- اندازه گیری و تجزیه و تحلیل عملکرد بازاریابی
- اهرم اجرای تکراری و بهینه سازی
- جمع بندی
بازاریابی مدرن یعنی چی؟
بازاریابی مدرن یک روش جامع، چابک و مبتنی بر داده است. که برندها را با مشتریان ایدهآل خود پیوند میدهد تا نتایج کسبوکار هدفمند را به دست آورد. اگرچه میتوان عناصر را به روشهای بینهایتی جمعآوری کرد، یک رویکرد بازاریابی مدرن همواره تفکر خلاق و اجرا را با تحقیق، استراتژی، فناوری و تحلیل برای دستیابی به اهداف سازمانی ترکیب میکند.
اما، اهداف چیستند؟
به دلایل بسیاری، تقریباً هر کسب و کاری آرزوی تغییراتی در یک چیز دارد: رشد. افزایش تعداد مشتریان، گسترش سهم بازار، افزایش سودآوری، افزودن کارکنان و غیره. برای حمایت از این اهداف، تیمهای بازاریابی مدرن مؤثرترین آگاهی از برند را ایجاد میکنند، ادراکات را شکل میدهند، مخاطبان کلیدی را پرورش میدهند و با رعایت هشت اصل اساسی اقدام میکنند.

8 اصل بازاریابی مدرن
تجربه مشتری را در هر نقطه تماس برند ارتقا دهید
مشتریان مدرن، هر دو نوع B2B و B2C، پیچیده هستند. وقتی از تجربه برند صحبت میشود، انتظارات بسیار بالا رفتهاند، که میتوان از اپل به عنوان نمونه استفاده کرد. این انتظارات بالا به چیزی بیش از تجربه فنی کاربر از وبسایتها و برنامهها ارتباط دارد. بله، کاربران انتظار دارند که در تعامل با وبسایت و برند شما بدون زحمت بین چندین صفحه حرکت کنند، اما هر نقطه تماسی باید به ارزش برند شما اشاره کرده، اعتماد ایجاد کند و داستان منسجمی را بیان کند.
و منظور ما از هر نقطه تماس، شامل وبسایتها، پستهای رسانههای اجتماعی، تبلیغات، ایمیلها، تماسهای تلفنی و هر چیزی در این میان میشود. برای برندهای B2B، همچنین این به معنای تعاملات با دهها فرد در چرخههای طولانی فروش است که میپیمایند.
ایجاد ارتباطات شخصی با افراد
انتظارات پیچیده مشتری مدرن به تجربه برند ثابت ختم نمی شود. این تجربه نیز باید متناسب با آنها باشد. نه به عنوان یک گروه جمعیتی مبهم، بلکه به عنوان افراد. محتوای وب سایت باید با چالش های منحصر به فرد آنها صحبت کند. ایمیل ها باید سوالات خاص خود را پیش بینی کنند. برای کسب و کارهای B2B، مواد فروش باید متناسب با نقش یک فرد در کمیته خرید تنظیم شود.
ما همچنین به یک فناوری بازاریابی نیاز داریم که قادر به موثر شخصیسازی محتوا و تجربه باشد. در این مرحله، حتی پلتفرمهای ابتدایی بازاریابی ایمیلی نیز نوعی از عملکرد شخصیسازی را ارائه میدهند، و میتوان سیستمهای مدیریت محتوای وبسایت را – با استفاده از طراحی استراتژیک وب و ساختارهای اطلاعات – برای ارائه تجربههایی متناسب با ویژگیها و رفتارهای منحصربهفرد کاربران پیکربندی کرد.
اجرای استراتژیهای شخصیسازی نیازمند تلاش است، اما 94 درصد از بازاریابان میدانند که ارزش آن را دارد. با توجه به اینکه شخصیسازی میتواند پنج تا هشت برابر ROI در هزینههای بازاریابی را به دنبال داشته باشد، احتمالاً تعجبآور نیست.
استراتژی و تاکتیک های بازاریابی را یکپارچه کنید
بازاریابی مدرن با رویکرد فقط دیجیتالی محدود نمیشود. تقریباً هر فعالیتی که ما انجام میدهیم، شامل یک جزء بازاریابی دیجیتال است – و ما اغلب رویکرد خود را “اول دیجیتال” میدانیم. اما بازاریابی مدرن بیشتر به دنبال یافتن کانالهای مناسب است.
هر فرد به طور متوسط بیش از 11 ساعت در روز را صرف چرخش بین اشکال مختلف رسانه میکند، که شامل استفاده از تلفن هوشمند، تلویزیون، رادیو، مجلات و موارد دیگر میشود. اگر قرار است بازاریابی ما با مشتریان در جایی که هستند ملاقات کند، بهترین رویکرد ایجاد نقاط تماس در چندین کانال است. این یک استراتژی است که شش برابر بیشتر از بازاریابی تک کاناله فروش به ارمغان میآورد. و ماهیت تا حدودی آشفته و غیرخطی سفر خریدار مدرن را منعکس میکند.
وقتی نوبت به مشتریانمان میرسد، فرصتهای ارائه شده توسط هر کانال را تجزیه و تحلیل میکنیم و از آنهایی استفاده میکنیم که بیشترین حس را برای کسب و کار و مشتریانشان دارند.
ما همچنین راه هایی را برای اتصال یک نقطه تماس به نقطه دیگر استراتژی می کنیم. یک کمپین تولید سرنخ که با تبلیغات پستی مستقیم شروع می شود به یک صفحه فرود آنلاین منتهی می شود. سرنخ که از طریق یک رویداد حضوری منشأ میگیرد، دنباله ایمیل بعدی را دریافت میکند. کمپین پرداخت به ازای کلیک کاربران را به صفحه رویدادی هدایت می کند که یک وبینار را تبلیغ می کند. همه اینها به نام نتایج بهینه بازاریابی با هم گره خورده است.
با تکامل چشم انداز بازاریابی سازگار شوید
بازاریابان مدرن ذاتاً چابک هستند و دائماً خود را با فناوری ها و رفتارهای در حال تغییر وفق می دهند. از هوش مصنوعی مولد تا واقعیت افزوده تا بازاریابی بر اساس تقاضا و فراتر از آن. ما به توانایی خود برای همگام شدن با آخرین روندها و بهروزرسانیهای الگوریتم و انجام اقداماتی بر اساس اینکه این روندها و بهروزرسانیها بر عملکرد کمپینهای ما تأثیر میگذارند، افتخار میکنیم.
اگر بازاریابان مدرن وظیفه دارند برندها را به مشتریان ایده آل خود متصل کنند، پس باید رفتارها، انتظارات و ترجیحات مشتریان را درک کنیم. ما باید کانال ها و فناوری هایی را که این ارتباطات را تسهیل می کنند، درک کنیم. ما باید نظارت کنیم که چگونه همه این عناصر در طول زمان تغییر می کنند. و همانطور که تاثیر کووید-19 به وضوح نشان داد، همه ما باید برای تغییرات چشمگیر حاضر باشیم.
از طریق فناوری بازاریابی و اتوماسیون، کارایی را به حداکثر برسانید
ما برای بهبود راه رسیدن به مخاطبان خود، صرفاً به فناوری تکیه نمیکنیم. همچنین بر اساس پیشرفتهای فناوری بازاریابی و اتوماسیون، به تبدیل به بازاریابان کارآمدتر اعتقاد داریم. این ابزارها با حذف کارهای دستی تکراری، راهاندازی جریانهای کاری ارتباطی، مدیریت رسانههای اجتماعی، ردیابی عملکرد، و تنظیم کمپینهای تبلیغاتی دیجیتال (و خیلی چیزهای دیگر)، کارایی منابع و سرمایهگذاریهای بازاریابی را به حداکثر میرسانند. این میتواند به میزان بالقوه 451 درصد افزایش در سرنخهای واجد شرایط منجر شود.
بر اساس اطلاعات، 76 درصد از شرکتهایی که اتوماسیون بازاریابی را پیادهسازی میکنند، در سال اول بازده سرمایهگذاری خود را دارند. این نه تنها این است، بلکه 44 درصد از آنها تنها در طی شش ماه بازدهی را مشاهده میکنند.
آموزش را با تبلیغات بیرونی ترکیب کنید
ما بهخوبی وارد عصر اطلاعات شدهایم، به این معنی که مشتریان بالقوه قبل از انجام تصمیم درباره خرید، تحقیقات بیشتری نسبت به قبل انجام میدهند. در واقع، 81 درصد از خریداران قبل از خرید، تحقیقات آنلاین انجام میدهند و بیش از 70 درصد از خریداران B2B قبل از تماس با نماینده فروش، نیازهای خود را به طور کامل تعریف میکنند.
فرقی نمیکند که مشتری شما صاحب خانه جدیدی باشد که نظرات تشک را مقایسه میکند یا تصمیمگیرندهای شرکتی که به دنبال راهحل فناوری سازمانی است. خریداران امروزی قبل از انجام تحقیقات، حرکت قابل توجهی انجام نمیدهند و اکثریت این تحقیقات به صورت آنلاین انجام میشود.
بازاریابی درونگرا به برندها این امکان را می دهد که در این تحقیق و در عین حال شکل دادن به ادراکات و ایجاد اعتماد در هر مرحله از سفر جذب مشتری، کمک کنند. اما این صرفاً یک عمل خیرخواهانه نیست. هزینه سرنخ های ورودی 61 درصد کمتر از سرنخ های خروجی است.
با وجود مزایای مقرون به صرفه آن، بازاریابان مدرن می دانند که ورودی نمی تواند به طور کامل جایگزین خروجی شود. بازاریابی درونگرای واقعی برای ایجاد حرکت به زمان نیاز دارد.
اندازه گیری و تجزیه و تحلیل عملکرد بازاریابی

بازاریابی یک سرمایهگذاری است و سرمایهگذاریها با بازده سنجیده میشوند، واقعیتی است که جنبش «داده های بزرگ» مستحکم شده است. 98 درصد از CMOها اندازهگیری بازگشت سرمایه را به عنوان نگرانی شماره یک خود ذکر میکنند. با این حال، مهم نیست که ابزارهای تجزیه و تحلیل دادهها چقدر پیشرفته میشوند، بخشهای خاصی از بازاریابی همیشه با اندازهگیری آسان مخالفت میکنند.
مطمئناً، ظهور خدایان گوگل و ابزارهای بیپایان تجزیه و تحلیل، درک اسناد بازاریابی را بسیار آسان کرده است. اما سایر ابتکارات بازاریابی – مانند استراتژی و توسعه برند – میتواند برای ارزیابی پیچیدهتر باشد، به خصوص در کوتاه مدت. این یک مصیبت غیرمعمول نیست.
اما بازاریاب مدرن تسلیم نمیشود. ما سخت کار میکنیم تا فرآیندها و چارچوبهایی بسازیم تا قابلیتهای اندازهگیری را بهبود بخشیم، KPIها را به نتایج کسبوکار متصل کنیم، شناسایی کنیم که چه چیزی کار میکند (یا نیست)، و مسیر را بر اساس بینشها تغییر دهیم.
اهرم اجرای تکراری و بهینه سازی
یک استراتژی بازاریابی مدرن هرگز واقعاً از خط پایان عبور نمی کند. ما دائماً در حال بررسی کانالهای جدید هستیم، ابزارها و فناوریهای نوآورانه را به کار میگیریم، با تغییرات بازار سازگار میشویم، از رقبا پیشی میگیریم، و استراتژیها و راهحلهای خلاقانهای را بهبود میدهیم که میتوانند کمی کاملتر باشند.
این وضعیت ثابت حرکت باعث شد که بسیاری از تیم ها از رویکرد بازاریابی چابک استقبال کنند. از بخشهای بازاریابی که هنوز چابک نشدهاند، 91 درصد میگویند که در 12 ماه آینده برنامهریزی میکنند. با دلایل خوب، بازاریابی چابک موفقیت پروژه، بهره وری، رضایت شغلی و درآمد را افزایش می دهد.
برندهایی که مطابق با رویکرد چابکی هستند که شامل اجرای تکراری و بهینهسازی میشود، میتوانند به سرعت به تهدیدات جدید پاسخ دهند و در عین حال از بینشها و فرصتهای تازه بهره ببرند. رویکرد چابک می تواند به روز رسانی سریع یک کمپین موجود را بر اساس تجزیه و تحلیل داده ها تسهیل کند. یا ممکن است یک تیم را توانمند کند که از یک کمپین از قبل برنامه ریزی شده به یک فرصت جدید تبدیل شود. مهم نیست که اجرا چقدر پیامد دارد، این چرخه تکراری به برندها اجازه می دهد تا عملکرد بازاریابی خود را به حداکثر برسانند.
اگرچه عناصر زیادی وجود دارد که یک بازاریاب مدرن را تشکیل میدهد، اما همه ما به سمت آن سو میرویم ، ایجاد تجربهای از برند است که مشتریان را درگیر میکند و بر رشد سازمانی تأثیر میگذارد. این را در نظر داشته باشید، و شما گام های زیادی جلوتر از مردان دیوانه ی گذشته خواهید بود. تا آنجا پیش بروید که هشت اصل فلسفه بازاریابی مدرن را بپذیرید و مراحل تبدیل به مایل ها خواهد شد.
جمع بندی
به طور خلاصه، بازاریابی مدرن نه تنها یک مفهوم متفاوت از بازاریابی سنتی است بلکه یک نیاز ضروری برای سازمانها در دنیای دیجیتال و پویا به حساب میآید. در این مسیر، شناخت و بهرهمندی از فناوریهای نوین، استفاده از دادههای هوشمندانه، ایجاد تجربیات مشتری چشمگیر و حضور فعّال در فضای دیجیتال، عناصر اساسی بازاریابی مدرن را تشکیل میدهند.
در دنیای امروز، ابزارهای دیجیتال و ارتباطات فوری به شرکتها این امکان را میدهند که بازاریابی خود را به سطح جدیدی ارتقاء دهند. با اجتناب از رویکردهای سنتی و با بهرهگیری از تحلیل دقیق دادهها، میتوان به بهبود کارایی و تاثیربخشی استراتژیهای بازاریابی پیشرفته پیش رفت.
در آخرین تجزیه و تحلیل، اهمیت انعطافپذیری و پذیرش تغییرات پیوسته نیز مورد تأکید قرار گرفت. بازاریابی مدرن تقاضاها و توقعات مشتریان را در آینده پیشبینی کرده و سازمانها را برای پاسخ به چالشهای نوظهور آماده میکند.